دانلود دعای روز نهم ماه مبارک رمضان با ترجمه منظوم با اجرای گروه به سوی فردا
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ
خدایا قرار ده برایم در این روز بهرهای از رحمت
الْواسِعَةِ وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ وَخُذْ بِناصِیَتی اِلی
وسیعت و راهنمائیم کن در این ماه بسوی دلیلهای درخشانت و مرا بسوی موجبات
مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ
خوشنودی همه جانبه ات سوق ده به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان
شرح دعای روز نهم ماه مبارک رمضان در بیان حضرت آیة الله مجتهدی(ره)
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ
ترحم بر زیر دستان سبب رحمت واسعه خدا
خدایا از رحمت واسعه خودت نصیب من کن؛ اگر می خواهیم رحمت واسعه الهی شامل حال ما شود باید بر زیر دستانمان رحم کنیم، قدیم معروف بود و می گفتند «اِرْحَم تُرْحَم» یعنی رحم کن تا مورد رحم قرار بگیری. [2]
«توجه به رفتارها»
در قدیم که گدا ها برای گدایی به مسجد می آمدند؛ این عبارت «اِرْحَمْ ترحم» را می خواندند هر چند آیه را اشتباه می گفتند؛ و یا اینکه با ذکر یا «قمر بنی هاشم» گدایی می کردند؛ گاهی روضه می خواندند و آدم گریه هم می کرد؛ اما گدا های حالا دیگر یا قمر بنی هاشم نمی گویند ؛ تازه گی ها با ساز و دهل گدایی می کنند؛ سوار اتوبوس می شوند و با دایره و تنبک گدایی می کنند؛ این امور برای جمهوری اسلامی زشت است و دولت باید نسبت به این مسائل اقدام کند؛ و این از وظائف دولت جمهوری اسلامی است که جلوی این امور را بگیرد.
پس اگر می خواهیم رحمت الهی شامل حال ما بشود و خداوند تبارک و تعالی بر ما رحم کند ما هم باید به دیگران رحم کنیم؛ اگر وضع مالی خوبی داری؛ به مستمندان کمک کن ، از آنان دستگیری کن تا خدا هم بر شما رحم کند ؛ در شرایط فعلی کسانی که توانایی دارند باید به نیازمندان کمک کنند، باید تلاش کنند که دخترانی را که نیاز به جهیزیه دارند و یا شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنند به این وسیله جرم و مشکلات اجتماعی کمتر می شود آن وقت دیگر نگران زلزله و سیل و... این امور نباش ! چون رحمت خدا شامل حال تو شده است.
نجات از مرگ؛ نتیجه ترحم به یک حیوان
این حکایت را یک بار در تلویزیون نیز گفتم؛ شخصی بود که با دوستانش برای تفریح به بیرون شهر رفته بودند؛ در آن بیابان چشمش به سگی می افتد که با توله هایش گرسنه در گوشه ای نشسته اند وقتی این منظره را دید آن غذایی که با خودش آورده بود لقمه لقمه کرد و تمام آن را به این سگ و توله هایش داد و بر این حیوان ها رحم کرد، این شخص خیّر دو زن هم داشت یکی در دروازه شرقی شهر و یکی هم در دروازه غربی شهر، آن شب قرار بود به خانه یکی از آنها برود ؛ زن این شخص چون فهمیده بود که این آقا برای او هوو آورده است، تصمیم گرفته بود که او را با زهر مسموم کند و بکشد؛ به برکت این کار خیر؛ خدا مسیر او را عوض کرد و به منزل زن دیگرش رفت ؛آن شب امام سجاد علیه السلام را درخواب دید و حضرت به او فرمودند: بخاطر رحمی که به این حیوانات نمودی خدا بلا را از تو دور کرد و قرار بود همسر اولت تو را با زهر از بین ببرد و محل زهر هم فلان جاست. وقتی به محل رفتند دیدند ظرف زهر همان جایی است که حضرت در خواب به او گفته بود و زن هم اعتراف کرد و مرد به زن گفت؛ داستان اینگونه بوده و حضرت من را مخیر کرده است که با تو زندگی کنم و یا طلاقت بدهم و تو هر کدام را دوست داری اختیار کن ؛ که بعد از جریان زن هم از خجالت از منزل مرد بیرون رفت و طلاق گرفت.
وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ
خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت؛ انسان اگر به براهین و ادله روشن الهی توجه کند خداشناس می شود؛ با خواندن کتاب توحید مفضّل؛ با عبرت آموزی از سرنوشت دیگران و ... می شود راه راست را پیدا کرد، اینها همه دلایل روشنی هستند که ما را به سوی خدا هدایت می کنند.
وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ
خدایا پیشانی مرا بگیر و به طرف رضایت خودت ببر و از من راضی شو؛ رضایت جامع، یعنی صد در صد از من راضی شو ، برای تحصیل رضایت جامعه الهی باید مالم حلال باشد؛ اگر غیبت کسی را کرده ام، حلالیت بطلبم؛ همه کار هایم را اصلاح کنم تا این دعا در حق من مستجاب بشود؛ و تا مردم را از خودت راضی نکنی خدا از تو راضی نمی شود حتی اگر زن و فرزند تو راضی نباشند.
بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِین
خدایا این دعا ها را در حق من مستجاب کن به حق دوستی و محبت خودت ای آرزوی مشتاقان
محبت و دوستی بر اساس محبت خدا است، که 99 درجه آن ویژه محبت خدا به بندگان است و یک درجه آن مربوط به محبت دیگران است، به گونه ای که محبت انسان به اولاد یک بخش از محبت است، و به این امر توجه داشته باشیم که محبت خدا بسیار بالاتر و عمیق تر است از محبت پدر به فرزند.
[1]- بحارالأنوار ج : 95 ص : 30
[2] - این کلام ریشه روایی دارد که برای نمونه به یکی از روایات اشاره می شود.
مستدرک الوسائل ج : 9 ص : 55
الصَّدُوقُ فِی الْأَمَالِی، عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ [مُحَمَّدِ بْنِ ] الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِیِّ عَنْ نَوْفٍ الْبِکَالِیِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ یَا نَوْفُ ارْحَمْ تُرْحَمْ